فکر می‌کنم جذاب ترین مرحله زندگی بچه‌ها - در نظر کسانی که شاهد رشد آنها هستند- مرحله‌ای است که طی آن بچه‌ها شروع به حرف زدن می‌کنند. در این مرحله اتفاقات جذابی می‌افتد.
اول٬ بچه‌ها کلمات را به گونه‌ای شیرین و جالب ادا می‌کنند. بی‌مناسبت نیست چند نمونه عینی را از خواهرزاده‌ام نقل کنم. او به جای " اینو ببین" می‌گوید: " این بی بین"، به جای " بشین" می‌گوید: " بسین"، به جای " سلام" می‌گوید: " الام".
دوم، بچه‌ها برای صدا زدن اطرافیان به طرز بامزه‌ای عمل می‌کنند. آنها ممکن است تحت القای اطرافیان، کسی را عمو، دایی یا خاله صدا بزنند. اما گاهی اوقات هم پیش می‌آید که ما را همان گونه که دیگران صدا می زنند، صدا کنند. مثلا به جایی دایی، اسم کوچکتان را صدا بزنند!
سوم، اشیا را با کسی که اول بار او را با آن شیء دیده‌اند، ارتباط می‌دهند. به دو نمونه که برای خود من اتفاق افتاده توجه کنید:
۱) در حال خواندن نماز بودم که خواهر زاده‌ام آمد و دید روی همان جانمازی نماز می‌خوانم که دیده بود پدرم روی آن نماز می‌خواند. چند بار مرا صدا زد، بعد که دید جواب نمی‌دهم آمد و جانماز را برداشت تا ببرد. مدام هم می‌گفت: (مال) آقاجونه!
۲) داشتم دمپایی می‌پوشیدم که نق‌نق‌کنان آمد و از من خواست آن دمپایی را دربیاورم و دمپایی دیگری به پا کنم. این بار هم می‌گفت: (مال) آقاجونه!
سلام دوست خوبم
تولد ی سالگی وبلاگمه.خوشحال میشم اگه تو جشن ساده من شرکت کنی.به امید دیدار
سلام. مبارک باشه! شمع‌ها را فوت نکن تا بیایم!
چطوری روانشناس کودک
چه می کنی
از نظر لطفت ممنونم
سلام. الحمدالله. خوبیم:--)
سلام دوست عزیز .
وبلاگ جالبی دارین ، انشالله بتونم استفاده کنم از مطالبتون .
از اینکه افتخار دادین نظر دادین توی بلاگ من خیلی ممنون .
خوشحال میشم بازم ببینمتون . :)
علیک سلام دوست گرامی. از لطف شما ممنونم. موفق باشید!
سلام
من یک مادرم و با این مواردی که شما اشاره کردید آشنا هستم. البته اگه فرزند خودتون باشه، احساساتتون بیشتر و درکتون بالاتر می‌ره برای فهمیدن حرفها و کارهاشون.
ممنون از کامنتتون. و باید بگم هر دوباری که غذا تقدیم نشد به دوستم، از طرف همون خانمه (مادر بچه شیطونه) بود. فکر نمی‌کنم قضیه اینها با آشتی حل بشه، شاید یکیشون دیگه مسجد نیاد.
دوست من هم مثل من خوش خیال نیست که کوتاه بیاد! حالا اگه من بودم...
سلام. بله خب٬ این حس رو مادر پدرها بهتر می‌فهمند.
عجب! من فکر کردم یک بار دوست شما به آن خانم غذا نداده و یک بار هم آن خانم. این‌طور باشه شاید دوستتون حق داشته باشه...
خوبه که آدم کمی آسون بگیره...
موفق باشید!
سلام دوست من
بامعذرت من چون خیلی دلم گرفته بود روم نشدزودخبرتون کنم
من ازدلتنگی آپ کردم
برام دعاکنید متشکرم
با درخواست عضویت در کلوب شبهای بابل بروزم
درخواست دارم که به جمع ما بپیوندید در صورت قبول و خواندن پست ،در قسمت نظر ها مرا مطلع سازید و یا باشماره داده شده تماس بگیرید تا بیشتر اطلاعات به شما داده شود
سلام با یه خبر جدید مخصوص کاربران بلاگ اسکای بروزم بیاکه ضرر نکنی
منتظر حضور شما هستم
به امید دیدار
خب٬ به سلامتی شکلک‌ها هم به بلاگ اسکای اضافه شدند.
فکر می‌کنم شما اولین کسی هستید که از این شکلک‌ها در ارسال نظر در وبلاگ حوال استفاده می‌کنید. این کار جلوه زیبایی به نظرتان بخشیده است. موفق باشید!
واقعا بچه ها خیلی شیرینن خواهر زاده ی منم دو سال وچند ماهه شه هروقت پدرم نماز می خوانه میشینه ونماز میخوانه و هروقت باباش نماز های کنار منم هم مردونه است.
به روزم منتظر شما
این استاد ما هم از بحث مثل اینکه خیلی خوشش می آد،منم رفتم و تموم حرف های باید می گفتم و گفتم آخرشم با این جمله تموم کرد:هنوز تو فرهنگ ما جا نگرفته،منم گفتم نباید جا بیوفته به اعتقاداتمون و...
خلاصه زنگ خورد همه گفتن خیلی عالی وپیروز بحث کردین.
از سخنان شما و حضورتون ممنون.
شجاعت شما در دفاع از فرهنگ دینی مان ستودنی است. توفیق روزافزون شما را از خداوند متعال خواستارم.
درووووووووووووووووووووود
مرسی بعد از این همه مدت پیشم اومدی
من نبودم حسابی آپ کردیا
معلومه که نینی ها رو دوست داری
متاسفانه من میونه جالبی با بچه ها ندارم ...باور نداری از ژولی پولی گولا بپرس ....
آپ های قبلیت رو که خوندم دیدم چقدر نوشته هات پر از پیام و مفهومن
بر عکس نوشته های من که فقط واسه خنده یا گریه از آنها استفاده می شه و اصولا مصارف دیگه ای ندارن
یه چیزی رو می دونستی؟ تو هم دوست داشتنی هستی عزیزم البته دوست داشتنی تر از بچه ها
بدروووووووووووووووووووووووووود
درود بیکران!
بابا دوست داشتنی!
اتفاقا من هم سعی می کنم نوشته هام کمی بار طنز داشته باشه تا بتونه مخاطب را تحت تاثیر قرار بده. نوشته های شما هم خالی از پیام و مفهوم نیست. فقط برای درک مفهوم باید از لایه ظاهری نوشته رد شد... به نظر من که خیلی خوبه که خنده دار و یا احیانا گریه دار می نویسید.
خنده و گریه هم نیاز آدمه
فرصت زندگی به قدر یک دمه
دم را غنیمت شماریم:--)
سلام عزیزم خیلی خیلی ممنون اومدی وبلاگم می خوام لینکت کنم ناراحت که نمی شی اخه وبلاگت باحاله
مرسی
بای
سلام. از لطف شما بسیار ممنونم. لطفا به پیام جدیدی که برایتان ارسال کردم توجه بفرمایید. موفق باشید!
سلام دوست من
امروز آپم سری زدی نظرت برام مهمه
سال خوبی داشته باشی
درضمن ازایمیلتون خیلی سپاسگذارم انشاالله جبران می کنم
با تبریک به شما راستی
سلام بایه پست جدید که خاطره خودم تو روز رای گیری به نام(خاطرات یه خبرنگار در اوج مریضی)است بروزم واقعا خوشحال میشم که بیاین و نظر بدین راستی برای مادر دوستمون آیناز دعا کنید
چری حوال از کوتی ننم
هر کرمانج ورا چه اکی تو
پر وخیر هاتی دو! ورا چه اکمه؟! وبلاگ انویسم...سر لخن...