انقلاب درونی

چند درصد از ما شب هنگام از آنچه بر ما گذشته و یا انجام داده ایم راضی و خشنودیم؟ چند درصد از ما با راحتی و آسایش خیال سر بر بالین می گذاریم و صبح با وجود خواب کافی سرحال و با نشاط از خواب بر می خیزیم؟ چند درصد از ما با علاقه و شوق به سر کار خود می رود؟ چند درصد از ما درآمد ماهیانه خود را کافی می داند؟

 

همه ما محتاج یک انقلاب درونی هستیم.

با آرزوی عشق و مهر و محبت برای شما

نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 آذر 1384 ساعت 02:41

چه عجب .. تو این یکی از حیوون خبری نبود .. تو دامپزشکی؟

محمد سه‌شنبه 8 آذر 1384 ساعت 02:41

حواسم به این اسبه نبود (-:

کیا کوچولو سه‌شنبه 8 آذر 1384 ساعت 08:02 http://kia311.blogfa.com

موافقم ولی باید زمینه ی اینکار رو فراهم کرد.(چشمک)

عاطفه چهارشنبه 9 آذر 1384 ساعت 07:08 http://atefeh-sha.persianblog.com

سلام.راستش من میتونم بگم که درصد زیادی از تمام زندگیم راضیم،این درصدها رو کسی جز خودمون نمیسازه.سبز و پایدار باشی.

سیاوش چهارشنبه 9 آذر 1384 ساعت 08:32 http://divooneh.parsiblog.com

نمیدونم .شاید انقده کم باشه که به یه درصدم نرسه . اما مهم اینه که فقط باید شکر کرد .شکر کنی و توکل به خدا بعدشم تمام تلاشتو کنی که بهتر شه اوضاع ...

علی چهارشنبه 9 آذر 1384 ساعت 10:48 http://negahetaze.mihanblog.com

حرفات خیلی جالبه به نظر من در صد خیلی کمی از آدما تو ایران و تو همین تهران شاد از خواب بلند میشن یعنی اینجوری یاد گرفتن که کم بخندند کم حرف بزنند بیتفاوت و بدون هدف صبحشون رو به شب برسونن....
خوشحال میشم یه سری به ما بزنی....

نیما چهارشنبه 9 آذر 1384 ساعت 16:17

چه عجب یه وبلاگ درست حسابی دیدیم
دمت گرم بابا تودیگه کی هستی

پیمان پنج‌شنبه 10 آذر 1384 ساعت 00:26 http://www.darklife.blogfa.com

درود دوست عزیز...
ممنون ازینکه سر زدی و توجه کردی...
در مورد موردی که گفتی دوستان تایید کردن...من حقیقتا" بین کسی تفاوت قائل نمیشم-چه دوستانم - چه همه و چه حتی خودم! اگر اونا هم واقعا" حرف دلشونو نزدن باهاشون مخالفم.(هرچند تایید کردن تا عمل کردن به حرف خیلی متفاوته!)
در مورد دختر و پسرم فرقی قائل نمیشم-ولی باید قبول کرد تفاوت های عمده ای(از جمله همونی که گفتم وجود داره- نه مطلقا",بلکه منظورم اکثریته...) ولی ظاهرا" طرفدار دخترایی نمیدونم چرا!؟ (چون تو پست قبل گفته بودی وفادارن اما پسرا...بنظر من جفتشون یه جور آشغالن...) برام جالب بود که خودتم از موفقیت نوشته بودی...
راجع به نتیجه نهایی از موفقیت هم باهات موافقم! من فقط بیان کردم نباید مقلد کورکورانه همچین جماعتهای دزدی بود. وگرنه حرفای جالبی دارن که با یکم دستکاری توشون میشه بیشتر به آدم بودن نزدیک شد... همه پست ها رو خوندم.راجع به پست قبل یه سوال.عاشق شدی تا حالا؟ راجع به این پست هم در مورد من همه موارد منفی بودن... و دلیلی محکمی برای انقلاب ندارم... چون آخر هر انقلابی ختم میشه به ذات کثیف بشر... موفق باشی...

پپرو پنج‌شنبه 10 آذر 1384 ساعت 18:51 http://weblog.imarash.com

سلام دوست عزیز.از اینکه اینهمه به من و وبلاگم لطف داشتی ممنونم.وبلاگ شما هم بسیار دلنشینه.امیدوارم باز هم به وبلاگم سر بزنید.

میهن جمعه 11 آذر 1384 ساعت 12:11

سلام مبارک باشه قالب وبلاگتون رو عوض کردید ..........من قبلا براتون پیغام گذاشتم اما نمیدونم الان کجا رفته .....به هر حال مطلبتون هم جالب و قابل تامل بود......بهاری باشید و خدایارتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد